آزمایش رورشاخ یک نمونه از تستهای فرافکن روانشناسی است که طی آن، ۱۰ لکه ، ۵ مورد سفید و ۵۵ مورد سیاه، روی کارتهایی چاپ میشوند. این آزمایش در سال ۱۹۲۱، با انتشار دستورالعمل تشخیص روانشناسی توسط هرمان رورشاخ معرفی شد. در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، این آزمایش مترادف بود با روانشناسی بالینی. در بخش چشمگیری از قرن بیستم، آزمایش لکه رورشاخ ، به وفور به عنوان تست روانشناسی مورد استناد و تفسیر قرار داشت. در نظرسنجی صورت گرفته در سال ۱۹۴۷ (لوتیت و براون) و ۱۹۶۱ (ساندبرگ)، به ترتیب در ردههای چهار و پنج ، شناخته شده ترین و پرکاربردترین تستهای روانشناسی قرار داشت.
علیرغم استفاده گسترده، آزمایش رورشاخ منشأ تعارضات بسیاری بوده است. مطالعه و بررسی نتایج به صورت سیستماتیک برای محققان بسختی انجام میشود.وجود انواع مختلف سیستمهای امتیازدهی به پاسخها برای هر نوع لکه، سردرگمیهایی را بدنبال خواهد داشت.
تاریخچه آزمایش رورشاخ
هرمان رورشاخ هرگز مشخص نکرد که ایده تست خود را از کجا بدست آورد. البته همانند اکثر کودکان دوران خودش، وی بازی محبوب بلوتو را انجام میداد. در این بازی شعرسازی یا جدول کلمات متقاطع با لکهها انجام میشدند. در آن دوران، دانههای سیاه براحتی از فروشگاهها خریداری میشدند. همچنین تصور میشود که یک دوست یا معلم نزدیک به اسم کونراد گرینگ، استفاده از نقاط سیاه به عنوان ابزار روانشناسی را رواج داده است.
هنگامی که یوجین بلولر ، واژه شیزوفرنی را در ۱۹۱۱ معرفی کرد، رورشاخ به موضوع علاقه مند شد و مقاله خود راجع به توهمات ذهنی را نوشت (بلولردر رأس مطالب قرار داشت). رورشاخ در کار روی بیماران شیزوفرنی، به صورت غیرمنتظره کشف کرد که واکنش آنها به بازی بلوتو، کاملاً متفاوت از دیگران است. وی گزارش مختصری از یافتههای خود را در یک انجمن روانشناسی محلی به اشتراک گذاشت. اما در آن دوران هیچ توضیح تکمیلی ارائه نشد. هنگامی که وی روانپزشکی را به صورت جدی در بیمارستان کرومباچ روسیه در ۱۹۱۷ دنبال کرد، به مطالعه سیستمی بازی بلوتو علاقه مند شد.
این مطلب راهم مطالعه کنید: اصول زندگی مشترک چیست؟ ایجاد یک زندگی مشترک موفق
رورشاخ از ۴۰ صفحه علامت گذاری شده در مطالعات اولیه خود بین سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۱ استفاده کرد. وی به صورت منظم از ۱۵ مورد روی بیماران استفاده میکرد. در نهایت وی دادههایی را از ۴۰۵ بیمار بدست آورد (۱۱۷ فرد غیر بیمار در گروه کنترل). روش امتیازدهی وی، اهمیت محتوا را کاهش میدهد. برعکس، تمرکز وی روی نحوه دسته بندی پاسخها بر اساس ویژگیهای مختلف قرار میگیرد. وی برای این منظور، یک سری کدها را بکار گرفت که اکنون امتیاز نامیده میشوند. بدین ترتیب مشخص میشد که آیا افراد راجع به کلشی (w) صحبت میکنند ، یا جزئیات بزرگ (D) یا کوچک را دنبال میکنند. F برای امتیازدهی نوع نقطه، و C برای امتیازدهی نوع پاسخ بکار میرفت.
در سالهای ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰، وی دنبال ناشری برای آثار خود بود. سیستم ۱۵ کارتی وی به صورت دائمی بکار میرفت. البته یک دلیل ۱۵ کارتی بودن، هزینههای چاپ بود. در نهایت در ۱۹۲۱ ، وی ناشری به اسم نشر بیرشر را پیدا کرد که تمایل به چاپ کارتهای لکهای وی داشت. البته ۱۰ مورد چاپ شدند. رورشاخ در تحقیقات خود بازنگری کرد و ۱۰ کارت را جایگزین ۱۵ کرد (در ویکی پدیا معرفی شدند، سایر صفحات ویکی پدیا شامل خطاهای اساسی هستند).
البته چاپخانه چندان به کارتهای لکه دار اصلی پایبند نبود. تصاویر اصلی رورشاخ فاقد سایه بودند و همگی با رنگ کامل چاپ میشدند. نسخههای تکراری ، حاوی سایههای اضافی بودند. رورشاخ مطابق گزارشات، از اضافه شدن این ویژگی خرسند بود. پس از انتشار مونوگراف حاوی کارتهای لکه دار، و معرفی آزمایش تفسیر حالت، پس از مراجعه به بیمارستان بدلیل درد شکم، در ۱۹۲۲ فوت کرد. رورشاخ فقط ۳۷ سال داشت و ۴ سال بود که روی آزمایش لکههای خود کار میکرد.